دریافت کردن
نویسه گردانی:
DRYAFT KRDN
دریافت کردن . [ دَرْ ک َ دَ ] (مص مرکب ) گرفتن . اخذ کردن . به خود واصل کردن . اخذ. وصول . قبض چنانکه وجهی را. مقابل پرداخت کردن . رسید. واصل شدن . استاندن . (یادداشت مرحوم دهخدا). || تمیز دادن . فهمیدن . معلوم کردن . (ناظم الاطباء). || نگریستن . (ناظم الاطباء).
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.