دریا وانیدن
نویسه گردانی:
DRYA WʼNYDN
دریا وانیدن . [ دَرْ دَ ] (مص مرکب ) دریابانیدن . (یادداشت مرحوم دهخدا). آموزاندن . فهماندن . افقاه . افهاء. الحان . (تاج المصادر بیهقی ). تفهیم . (المصادر زوزنی ) (تاج المصادر بیهقی ).
واژه های همانند
۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۵ ثانیه
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.