اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

دستان سرای

نویسه گردانی: DSTAN SRʼY
دستان سرای . [ دَ س َ ] (نف مرکب ) دستان سرا. دستان سراینده . نغمه سرا. سرودخوان . نغمه خوان :
بهر شاخ کافور بر جای جای
بسی مرغ دیدند دستان سرای .

اسدی .


بسی چشمه آب روان جای جای
بهر گوشه مرغان دستان سرای .

اسدی .


تو گفتی دوصد بربط چنگ پای
به یک رو شدستند دستان سرای .

اسدی .


که از پاسخ مرد دستان سرای
فروماند سرگشته لختی بجای .

نظامی .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.