اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

دست بریدن

نویسه گردانی: DST BRYDN
دست بریدن . [ دَ ب ُ دَ ] (مص مرکب ) قطع کردن دست : اقتباب ؛ دست کسی را بریدن . (تاج المصادر بیهقی ).
- دست بریدن از کسی ؛ از او دست شستن :
گفتم که بشوخی ببرد دست از ما
زین دست که او پیاده میداند برد.

سعدی .


- دست از کُلَمَک بریدن ۞ ؛ کنایه از بی مروتی و ناانصافی در معاملات است . (از لغت محلی شوشتر، نسخه ٔ خطی ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.