گفتگو درباره واژه گزارش تخلف دست بوسه نویسه گردانی: DST BWSH دست بوسه . [ دَ س َ / س ِ ] (اِ مرکب ) بوسه ٔ دست . بوسه که بر دست دهند مهتری را.- دست بوسه کردن ؛ بوسیدن دست . خدمت کردن . کهتری و کرنش کردن : بلیس کرد ورا دستبوسه و شاباش نشست پیش وی اندر بحرمت و تعظیم .سوزنی . واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود