گفتگو درباره واژه گزارش تخلف دست سوخته نویسه گردانی: DST SWḴTH دست سوخته . [ دَ ت َ / ت ِ ] (ن مف مرکب ) سوخته دست . آسیب به دست رسیده . رنج سوختن دست کشیده : ما را چو دست سوخته میداشتی بعدل در پای ظلم سوخته جان چون گذاشتی .خاقانی . واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود