اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

دست فرازبردن

نویسه گردانی: DST FRʼZBRDN
دست فرازبردن . [ دَ ف َ ب ُ دَ ] (مص مرکب )دست پیش بردن . دست دراز کردن . پرداختن :
بدین نامه چون دست بردم فراز
یکی مهتری بود گردن فراز.

فردوسی .


کس دست بدیشان فراز نبرد که جوع الکلب دارند. (منشآت خاقانی چ دانشگاه ص 295).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.