اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

دست کجی

نویسه گردانی: DST KJY
دست کجی . [ دَ ک َ ] (حامص مرکب ) دست کج بودن . داشتن دستی ناراست . || کنایه از دزدی . (از آنندراج ). معتاد بودن به دزدی :
ای زلف مبر دل کسان را
این دست کجی ز سر بدر کن .

فوجی نیشابوری (از آنندراج ).


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.