دست کشیده
نویسه گردانی:
DST KŠYDH
دست کشیده . [ دَ ک َ / ک ِ دَ / دِ ] (ن مف مرکب ) لمس شده . مالیده شده به دست . || ادعاشده و درخواست شده . || تصرف شده و گرفته شده . (ناظم الاطباء). || تعطیل کرده و از کار بازایستاده . || ترک کرده . رهاکرده . اعراض کرده . و رجوع به دست کشیدن شود.
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.