اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

دست کوفتن

نویسه گردانی: DST KWFTN
دست کوفتن . [ دَ ت َ ] (مص مرکب ) ضربت زدن به دست . || کوبیدن دستها به یکدیگر. بهم زدن دو کف دست تا آوا برآید :
گر باد خیزد ای عجب از دست کوفتن
ازدست کوب خصم مرا باد سرد خاست .

خاقانی .


|| توسعاً دست زدن . صفق : حباب بر سطح آب رقص می کرد درخت انجیر پنجه گشاده دست می کوفت . (منشآت خاقانی چ دانشگاه ص 4).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.