دست گشودن
نویسه گردانی:
DST GŠWDN
دست گشودن . [ دَ گ ُ دَ ] (مص مرکب ) دست گشادن .رجوع به دست گشادن شود : برآنکه این بیعت که طوق گردن من است و دست برای آن گشوده ام و بجهت عقد دست بر دست زده ام ... (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 317).
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.