دست مالی کردن
نویسه گردانی:
DST MALY KRDN
دست مالی کردن . [ دَ ک َ دَ ] (مص مرکب ) لمس کردن . برمجیدن . پرماسیدن . بساویدن . بسودن . ببسودن . مالیدن دست به چیزی . دست به چیزی زدن . || دست زده کردن . دست خورده کردن .
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.