گفتگو درباره واژه گزارش تخلف دست نابرده نویسه گردانی: DST NABRDH دست نابرده . [ دَ ب ُ دَ / دِ ] (ن مف مرکب ) سالم . مصون از تصرف . دست نخورده : ز گنجش یکی بهره برداشتم دگر دست نابرده بگذاشتم .(گرشاسبنامه ص 315). واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود