اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

دست نشانده

نویسه گردانی: DST NŠANDH
دست نشانده . [ دَ ن ِ دَ / دِ ] (ن مف مرکب ) دست نشان .نهالی که به دست کشته باشند. || گماشته . مأمور. منصوب . || مطیع. فرمانبردار. تحت فرمان ۞ . تحت الحمایه : دولتهای دست نشانده ٔ انگلیس آزادی خود را بدست آورده اند.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.