اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

دست نوردیدن

نویسه گردانی: DST NWRDYDN
دست نوردیدن . [ دَ ن َ وَ دی دَ ] (مص مرکب ) برزدن آستین . نوردیدن آستین جامه :
قبا بست و چابک نوردیددست
قبایش دریدند و دستش شکست .

سعدی .


رجوع به مجموعه ٔ مترادفات ص 349 شود. || مهیا و آماده شدن در کاری .
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.