گفتگو درباره واژه گزارش تخلف دست وا کردن نویسه گردانی: DST Wʼ KRDN دست وا کردن . [ دَ ک َ دَ ] (مص مرکب ) دست گشادن . بازکردن دست : کاکل چه گنه دارد دستش ز وفا واکن هر فتنه که می بینی در زیر سراپرده ۞ است .صائب . واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود