اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

دست یازیدن

نویسه گردانی: DST YAZYDN
دست یازیدن . [ دَ دَ ] (مص مرکب )یازیدن . دست دراز کردن . دست درازی کردن :
بزور کیانی بیازید دست
جهانسوز مار از جهانجوی جست .

فردوسی .


استکفاف ؛ دست بسوی کسی یازیدن از بهر گریه . (دهار). رجوع به یازیدن شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.