اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

دشت پیما

نویسه گردانی: DŠT PYMA
دشت پیما. [ دَ پ َ / پ ِ ] (نف مرکب مرخم ) دشت پیمای . دشت پیماینده . صحرانورد. بیابان نورد. دشت سیر. دشت نورد :
یکی دشت پیمای برنده راغ
بدیدار و رفتار زاغ و نه زاغ .

اسدی .


به وادی دل من هیچ گوشه پیدا نیست
به غیر آهوی چشم تو دشت پیمایی .

اثر (از آنندراج ).


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.