اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

دشخوار آمدن

نویسه گردانی: DŠḴWAR ʼAMDN
دشخوار آمدن . [ دُ خوا / خا م َ دَ ] (مص مرکب ) سخت آمدن . صعب آمدن . دشوار آمدن : ملک را این سخن دشخوار آمد فرمود تا مصارعت کنند. (گلستان سعدی ).
وآنکه در نعمت و آسایش و آسانی زیست
مردنش زینهمه شک نیست که دشخوار آید.

سعدی (گلستان ).


و رجوع به دشخوار شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.