گفتگو درباره واژه گزارش تخلف دعوی آوردن نویسه گردانی: DʽWY ʼAWRDN دعوی آوردن . [ دَع ْ وی وَ دَ ] (مص مرکب ) ادعا کردن : وگر دعوی آرم به پیغمبری چه حجت کند خلق را رهبری . نظامی .نقض همت بین که از میدان نزهتگاه حشرشکر قاتل برده و دعوی ّ خون آورده ام .طالب آملی (از آنندراج ). واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود