اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

دک کردن

نویسه گردانی: DK KRDN
دک کردن . [ دَ ک َ دَ ] (مص مرکب ) در تداول ، دور کردن کسی را به تدبیر. کاری کردن که از آنجا برود. بیرون کردن کسی را که وجودش مخل مقصود است با زرنگی . اخراج کردن به فن . به حیله بیرون کردن . او را به بهانه ای بیرون فرستادن . او را با زرنگی یا زور از جائی بیرون و روانه کردن . کلکش را کندن . راهش انداختن . پنبه اش کردن . (یادداشت مرحوم دهخدا). || به نهان و خفا فرستادن در جایی یا دور کردن از جایی . || در محاوره ٔ لوطیان ، کسی را پراندن و دست بسر کردن . (از آنندراج ). دست به سر کردن . رد کردن . کسی را از خدمت معاف کردن . مستخدمی را بیرون کردن ، منتهی دک کردن در مواردی استعمال میشود که علت اصلی معاف کردن شخص دک شده را بدو اظهار نکنند و به بهانه ای او را از کار یا جای خویش برانند. (فرهنگ لغات عامیانه ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.