اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

دل آزاری

نویسه گردانی: DL ʼAZʼRY
دل آزاری . [ دِ ] (حامص مرکب ) دلازاری . حالت و چگونگی دل آزار. آزرده دلی . آزرده خاطری :
روی زرد و دو رخ دو رود روان
ازروان زاری و دل آزاری .

؟ (از ترجمان البلاغه ٔ رادویانی ).


زود بیند ز تو دل آزاری
هرکه یابد ز تو تن آسانی .

مسعودسعد.


نیست بر ناخن ما نقش دل آزاری مور
هرچه داریم به لخت جگر خود داریم .

صائب .


|| ستمگری . بی رحمی . رجوع به دل آزار شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.