گفتگو درباره واژه گزارش تخلف دل آشوبی نویسه گردانی: DL ʼAŠWBY دل آشوبی . [ دِ ] (حامص مرکب ) حالت و چگونگی دل آشوب . اضطراب . نگرانی . تشویش خاطر : بدا سلطانیا کو را بود رنج دل آشوبی خوشا درویشیا کو را بود گنج تن آسانی . خاقانی .رجوع به دل آشوب شود. واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود