دل آویزیدن
نویسه گردانی:
DL ʼAWYZYDN
دل آویزیدن . [ دِ دَ ] (مص مرکب ) دل آویختن . علاقه یافتن . تعلق خاطر یافتن . دوست گرفتن . بدوستی گرفتن . دلبستگی پیدا کردن : یاران را وصیت کنی که به هیچ زن بیگانه و کودک نگاه مکنید. و تو بدان زن و کودک دل آویزیدی . (تذکرة الاولیاء عطار ج 1 ص 91).
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.