گفتگو درباره واژه گزارش تخلف دل انگیخته نویسه گردانی: DL ʼNGYḴTH دل انگیخته . [ دِ اَ ت َ / ت ِ ] (ن مف مرکب ) مضطرب . پریشان . || مشتاق : به خون ریختن شد دل انگیخته ز خون چنان بیگنه ریخته .نظامی . واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود