دلتنگ گردیدن
نویسه گردانی:
DLTNG GRDYDN
دلتنگ گردیدن . [ دِ ت َ گ َ دَ ] (مص مرکب ) دلتنگ شدن . دلتنگ گشتن . تنگدل گردیدن . غمگین و افسرده خاطر گشتن . تَحَجﱡم . (از منتهی الارب ). رجوع به دلتنگ و دلتنگ گشتن شود.
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.