دل دل
نویسه گردانی:
DL DL
دل دل . [ دِ دِ ] (اِ مرکب ) ناله ٔ دردناکی که به منزله ٔ آه کشند. (برهان ). ناله ٔ دردناک و آه . (ناظم الاطباء). || هسته ٔ میوجات مانند هلو و زردآلو. (ناظم الاطباء).
واژه های همانند
۵۵ مورد، زمان جستجو: ۱.۲۷ ثانیه
خون دل به ناخن رسیدن . [ ن ِ دِ ب ِ خ ُ رَ / رِ دَ ] (مص مرکب ) گریه کردن بسیار و سینه خراشیدن . (از انجمن آرای ناصری ) (از برهان ) : بناخن ...
خون به دل کسی ریختن . [ ب ِ دِ ل ِ ک َ ت َ ] (مص مرکب ) کسی را در تب و رنج گذاردن . خون بدل کسی کردن .
چشم سوم مفهومی معنوی در نگرش شرقی است که سمبلی از اشراق و درکی فراتر از حواس 5 گانه بوده و دروازه ورود به حوزه آگاهی برتر است. برخی معتقدند که چشم سوم...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
قافیه تنگ بودن لغتنامه دهخدا قافیه تنگ بودن . [ ی َ / ی ِ ت َ دَ ] قافیه تنگ شدن (آمدن ،افتادن )؛ مشکل بودن (شدن ) اتیان قوافی : خاقانی را گلی بچنگ ا...