گفتگو درباره واژه گزارش تخلف دل ریش نویسه گردانی: DL RYŠ دل ریش . [ دِ ل ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) دل مجروح . دل ریش شده : نبود ونباشد بدی کیش من ز دستان دژم شد دل ریش من . فردوسی .نه از درد دلهای ریشش خبرنه ازچشم بیمار خویشش خبر.سعدی . واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۷۷ ثانیه واژه معنی دلریش دلریش . [ دِ ] (ص مرکب ) آنکه غم و اندوهی سخت دارد. (یادداشت مرحوم دهخدا). دلخسته و رنجور. (ناظم الاطباء). آنکه بسببی (عشق ، غم ، ناکامی ) ... نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود