دلق
نویسه گردانی:
DLQ
دلق . [ دَ ل ِ ] (ع ص ) سیف دلق ؛ شمشیر که به آسانی برآید از نیام . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). دالق .رجوع به دالق شود. || تیززبان . (غیاث ).
واژه های همانند
۱۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۶ ثانیه
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.