اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

دلو

نویسه گردانی: DLW
دلو. [دُل ْ لو ] (اِ مرکب ) ورقی دارای دو خال در بازی ورق . (یادداشت مرحوم دهخدا). دولو. رجوع به دولو شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۱ ثانیه
دنگ ودلو. [ دَ گ ُ دَ ] (از ترکی ، ترکیب عطفی ، اِ مرکب ) (از: دنگ فارسی + دلو = دلی ) ترکی دیوانه . (یادداشت مؤلف ). به ترکی ابله و سفیه و...
بی دل و دماغ . [ دِل ُ دِ / دَ ] (ص مرکب ) (از بی + دل + و + دماغ ) مهموم . مغموم . گرفته . دلتنگ . بی حوصله . که حالی ندارد.
« قبلی ۱ صفحه ۲ از ۲ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.