گفتگو درباره واژه گزارش تخلف دم دم نویسه گردانی: DM DM دم دم . [ دُ دُ ] (اِ صوت ) آوای طبل و کوس و غیره . (یادداشت مؤلف ) : ظاهر از نغمه ٔ قمری همه کوکو شنوی حاصل از نوبت سلطان همه دم دم بینی .جمال الدین عبدالرزاق . واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۲۶ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۶ ثانیه واژه معنی میمون بزرگ بی دم این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید. گاو بی شاخ و دم گاو بی شاخ و دم . [ وِ خ ُ دُ ] (ترکیب وصفی ، ص مرکب ) شخص نهایت نادان . بغایت احمق و جاهل . رجوع به امثال و حکم دهخدا شود. خروسان طاووس دم خروسان طاووس دم . [ خ ُ ن ِ دُ ] (ترکیب وصفی ) کنایه از صراحیهای شراب . (برهان قاطع) (ناظم الاطباء). ده دم تنگ اروه ده دم تنگ اروه . [ دِه ْ دَ ت َ اَرْ وِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان طیبی گرمسیری بخش کهکیلویه شهرستان بهبهان . واقع در9هزارگزی شمال باختری... قدم های خاکی دم آتشین این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید. فک فکین گیره دم گیره فک, (بصورت جمع، فکّین). ارواره , گیره , دم گیره , وراجی , تنگنا , هرزه درایی کردن , پرچانگی کردن , دام , تله , بند , کمند , بدام انداختن , با تله گرفت... تعداد نمایش: 10 20 50 100 همه موارد « قبلی ۱ ۲ صفحه ۳ از ۳ بعدی » نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود