دمدمی
نویسه گردانی:
DMDMY
دمدمی . [ دَ دَ ] (ص نسبی ) (اصطلاح عامیانه ) دمدمی مزاج . آنکه بر امری ثبات نورزد. آنکه هر ساعت رأی مخالف رأی پیشین دارد. آنکه بر قولی نپاید و زود تغییر عقیده دهد. بلهوس . متلون . متردد. دودل . (یادداشت مؤلف ). در لهجه ٔ امروز آذربایجان چنین شخص را دمدمکی گویند. || این وقت و همین دم . (لغت محلی شوشتر، نسخه ٔ خطی کتابخانه ٔ مؤلف ).
واژه های همانند
۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۱ ثانیه
دمدمی مزاج . [ دَ دَ م ِ ] (ص مرکب ) دمدمی . که مزاج متلون دارد. که هر زمان تغییر اندیشه و رأی و عقیده دهد. متلون مزاج . (یادداشت مؤلف ).
کسی که نتواند در تصمیم گیری هایش ثبات داشته باشد.