گفتگو درباره واژه گزارش تخلف دمی نویسه گردانی: DMY دمی . [ دُ می ی ] (ع مص ) خون آلوده گردیدن . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد) (از ناظم الاطباء). واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۱۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۵ ثانیه واژه معنی گنده دمی گنده دمی . [ گ َ دَ / دِ دَ ] (حامص مرکب ) صفت گنده دم . رجوع به گنده دم شود. تعداد نمایش: 10 20 50 100 همه موارد « قبلی ۱ صفحه ۲ از ۲ بعدی » نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود