دندان شکسته
نویسه گردانی:
DNDʼN ŠKSTH
دندان شکسته . [ دَ ش ِ ک َ ت َ / ت ِ ] (ن مف مرکب ) که دندان وی شکسته باشد. که دندان وی را شکسته باشند. شکسته دندان . (یادداشت مؤلف ): دقم ؛ دندان شکسته از مردم و شتر، یا عام است . (منتهی الارب ). || مغلوب . رجوع به دندان شکستن شود.
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.