اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

دندان کن

نویسه گردانی: DNDʼN KN
دندان کن . [ دَ ک َ ] (نف مرکب ) کننده ٔ دندان . برون کننده ٔ دندان . کشنده ٔ دندان :
کسی که با تو به دندان زنی برون آید
بود زمانه مر اورا به قهر دندان کن .

سوزنی .


لبم بی آب چون دندان شانه ست
ازین دندان کن آئینه سیما.

خاقانی .


سر دندان کنش را زیر چنبر
فلک دندان کنان آورده بر در.

نظامی .


رجوع به دندان کندن شود.
|| (اِ مرکب ) کلبتین و ابزاری که بدان دندان را برمی کنند. (ناظم الاطباء).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۰ ثانیه
دندان پاک کن . [ دَ ک ُ ] (نف مرکب ) پاک کننده ٔ دندان . || (اِ مرکب ) خلال . مسواک . دندان آپریز. (یادداشت مؤلف ).
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.