اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

دندان نما

نویسه گردانی: DNDʼN NMA
دندان نما. [ دَ ن ُ / ن ِ / ن َ ] (نف مرکب ) دندان نمای . که دندان نماید. که دندان نشان دهد. || بسیار نمایان و آشکار، چون : بخیه ٔدندان نما و خنده ٔ دندان نما. (آنندراج ) :
تا نزنی خنده ٔ دندان نمای
لب به گه خنده به دندان بخای .

نظامی .


|| بسیار روشناس و معروف . (ناظم الاطباء) :
عقد سخن به خنده ٔ دندان نما ببند
خاکی به فرق شهرت درّ عدن بریز.

تأثیر (از آنندراج ).


|| کنایه از خشمگین و غضبناک است . (از آنندراج ) (از برهان ). کسی که اظهار قهر و غضب کند. (ناظم الاطباء) :
که در خانه آواز یک گربه به
که دو غرش شیر دندان نمای .

خاقانی .


|| کنایه از کسی که اظهار عجز وفروتنی کند. (از آنندراج ) (از برهان ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.