دندان نهادن
نویسه گردانی:
DNDʼN NHADN
دندان نهادن . [ دَ ن ِ
/ ن َ دَ ] (مص مرکب ) گذاشتن دندان مصنوعی در دهان . || کنایه است از قبول کردن . (از ناظم الاطباء) (آنندراج ) (از برهان ). || رغبت نمودن . (ناظم الاطباء) (آنندراج ). || طمع به چیزی بستن . (ناظم الاطباء) (آنندراج ) (از برهان ). || مجهز ساختن . کارگر کردن
: وز فم الحوت نهادی دندان
بر سر ترکش ترکان اسد.
خاقانی .
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.