اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

دود انگیختن

نویسه گردانی: DWD ʼNGYḴTN
دود انگیختن . [ اَ ت َ ] (مص مرکب ) دود برآوردن . || سوزانیدن و افروختن . (ناظم الاطباء).
- دود انگیختن از جان کسی ؛ وی را دچار پریشانی و تیرگی خاطر و آزردگی ساختن :
آه خاقانی شنو با زلف دودافکن بگوی
کاین چه دودست آخر از جان فلان انگیخته .

خاقانی .


رجوع به دود برانگیختن شود. || تاراج کردن و ویران نمودن و پایمال کردن . || از بیخ برکندن . (ناظم الاطباء).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.