اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

دورخیز کردن

نویسه گردانی: DWRḴYZ KRDN
دورخیز کردن .[ ک َ دَ ] (مص مرکب ) خود را گرد کرده عازم جستن و پریدن کردن از جایی . دویدن از دور برای پریدن و جستن از نهری یا کنده ٔ عریض . عقب رفتن و سپس دویدن برای جستن از گودال و مغاک و مانند آن . (یادداشت مؤلف ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.