گفتگو درباره واژه گزارش تخلف دور گذاشتن نویسه گردانی: DWR GḎʼŠTN دور گذاشتن . [ گ ُ ت َ ] (مص مرکب ) در جای دور قرار دادن . دور کردن . دور نمودن . به جای دور بردن . به فاصله ٔ بسیار قرار دادن : بفرمود پس تاش برداشتنداز آن بوم و بر دور بگذاشتند.؟ واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود