دور گردانیدن
نویسه گردانی:
DWR GRDʼNYDN
دور گردانیدن . [ گ َ دَ ] (مص مرکب ) دور کردن . دور ساختن . راندن . (یادداشت مؤلف ). انئاء. اطراح . طرح . اقصاء. اضراح . ازاحة. اسحاق . (منتهی الارب ). ابعاد. (دهار). زحزحة. (ترجمان القرآن ): جنب ؛ دور گردانیدن کسی را. طهر. اشذاء؛ دور گردانیدن چیزی را. مکاتعة. لحی ؛ دور گردانیدن خدای نیکی را از کسی . (منتهی الارب ). رجوع به دور گردیدن و دور کردن شود.
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.