گفتگو درباره واژه گزارش تخلف دوزنه دار نویسه گردانی: DWZNH DʼR دوزنه دار. [ زَ ن َ / ن ِ ] (نف مرکب ) هوام نیش دار. (ناظم الاطباء). دوژنه دار. رجوع به دوزنه شود. واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود