دوز و کلک
نویسه گردانی:
DWZ W KLK
دوز و کلک . [ زُ ک َ ل َ ] (ترکیب عطفی ، اِ مرکب ) توطئه . حیله . نیرنگ . اسباب چینی . توطئه چینی . حقه بازی : با هزار دوز و کلک خانه را از دست من خارج کرد. (یادداشت مؤلف ).
- دوز و کلک چیدن ؛ توطئه چیدن . کلک جور کردن . (یادداشت مؤلف ).
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.