اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

دوستی ورزیدن

نویسه گردانی: DWSTY WRZYDN
دوستی ورزیدن . [ وَ دَ ] (مص مرکب ) دوستی کردن . دوستی نمودن . محبت ورزیدن . مهربانی کردن . (یادداشت مؤلف ) :
مهربانی و دوستی ورزد
تا ترا مکنتی و دسترسی است .

سعدی .


رجوع به دوستی کردن شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.