گفتگو درباره واژه گزارش تخلف دولاب گردان نویسه گردانی: DWLAB GRDʼN دولاب گردان . [ گ َ ] (نف مرکب ) کسی که تجارت و داد و ستد می کند. (ناظم الاطباء). || به مال دیگران بازی کننده و این از جهت بی دستگاهی بود. (از آنندراج ) : از جگر سرمایه دارد دردکان تاجر دولاب گردان چشم ماست .شاپور تهرانی (از آنندراج ). واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود