دوم
نویسه گردانی:
DWM
دوم . [ ] (اِخ ) اسم طایفه از ایلات کرد ایران است که تقریباً 200خانوار می شوند و بعضی تخته قاپو و زارع و قسمت دیگرچادرنشین هستند. (از جغرافیایی سیاسی کیهان ص 59).
واژه های همانند
۱۳۰ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۰ ثانیه
عباس دوم . [ ع َب ْ با س ِ دُوْ وُ ] (اِخ ) (شاه ...) فرزند شاه صفی صفوی بن صفی میرزابن شاه عباس اول وی در 18 جمادی الثانیه ٔ سال 1043 هَ ....
فرهاد دوم . [ ف َ دِ دُوْ وُ ] (اِخ ) رجوع به اشک هفتم شود.
هرمزد دوم . [ هَُ م َ دِ / دُوْ وُ ] (اِخ ) رجوع به هرمز دوم و ساسانیان شود.
بقراط دوم. Hippocrates of Cos or Hippokrates of Kos (Greek: Ἱπποκράτης; Hippokrátēs; ca. 460 BC – ca. 370 BC). نام بزرگترین حکیم یونانی است که در ...
خوان دوم . [خوا / خا ن ِ دُوْ وُ ] (اِخ ) یکی از هفت خوان رستم که یافتن رستم چشمه ٔ آب راست پس از تحمل رنج تشنگی .
داماز دوم . [ زِ دُوْ وُ ] (اِخ ) ۞ پاپ مسیحی در 1084 م . .
داوید دوم . [ دِ دُوْ وُ ] (اِخ ) ۞ فرزند ربرت بروس متولد به سال 1324 ومتوفی 1371 م . وی از سال 1329 پادشاه اکس شد و سپس به اسارت انگلستا...
خرداد دوم . [ خ ُ دِ دُوْ وُ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) رجوع به خرداد اول شود.
شارل دوم . [ ل ِ دُوْ وُ ] (اِخ )کارول دوم پسر فردینان اول پادشاه رومانی است . وی بسال 1893 م . تولد و بسال 1953 م . وفات یافت . با اینکه و...
شارل دوم . [ل ِ دُوْ وُ ] (اِخ ) شارل پنجم (شارل کن ). وی با نام شارل دوم پادشاه سیسیل بود. رجوع به شارل کن شود.