اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

ده

نویسه گردانی: DH
ده . [ دِ ه ْ ] (ماده ٔ مضارع دادن )ریشه یا ماده ٔ مضارع فعل (دهیدن = دادن ) که در ترکیب با کلمه ٔ دیگر معنی نعت فاعلی دهد. چون : آب ده . بارده . بازده . عشوه ده . فرمانده . نان ده . نان بده . روزی ده . مژده ده . رشوه ده . شیرده . میوه ده . محصول ده . زندگانی ده . یاری ده . (یادداشت مؤلف ). || (فعل امر) امر به دادن . رجوع به دادن شود. || به معنی زدن نیز آمده . چنانکه در مقام تأکید و تهدید در تکرار زدن ده و دهاده گویند. (از آنندراج ). کلمه ٔ نفرین و از پیش راندن . (از غیاث ) :
همان زخم کوپال و باران و تیر
خروش یلان و ده و داروگیر.

فردوسی .


قضا گفت گیر و قدر گفت ده
فلک گفت احسن ملک گفت زه .

فردوسی .


و رجوع به دهید شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۷۸۸ مورد، زمان جستجو: ۱.۰۰ ثانیه
ده کهنه . [ دِه ْ ک ُ ن ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان شبانکاره بخش برازجان شهرستان بوشهر. واقع در 30هزارگزی شمال باختربرازجان . سکنه ٔ آن 12...
ده کهنه . [ دِه ْ ک ُ ن ِ ] (اِخ ) دهی است از بخش دهدز شهرستان اهواز. واقع در 6هزارگزی باختری دهدز دارای 238 تن سکنه می باشد. آب آن از چشمه...
ده کهنه . [ دِه ْ ک ُ ن ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان بویراحمد سرحدی بخش کهکیلویه شهرستان بهبهان . واقع در 6هزارگزی جنوب باختری سی سخت . دا...
ده کهنه . [ دِه ْ ک ُ ن ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان خزل شهرستان نهاوند. واقع در 48هزارگزی شمال باختری نهاوند. سکنه ٔ آن 422تن . آب از: رودخ...
ده کهنه . [ دِه ْ ک ُ ن ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان سرله بخش جانکی گرمسیر شهرستان اهواز. واقع در 35هزارگزی جنوب باغ ملک . دارای 122تن سکن...
ده کهنه . [ دِه ْ ک ُ ن ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان فلاورد بخش لردگان شهرستان شهرکرد. واقع در 52هزارگزی جنوب لردگان . دارای 247 تن سکنه م...
ده کهنه . [ دِه ْ ک ُ ن ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان سوسن بخش ایذه شهرستان اهواز. واقع در 42هزارگزی شمال خاوری ایذه . دارای 300 تن سکنه ...
ده کهنه . [ دِه ْ ک ُ ن ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان بیونیج بخش کرند شهرستان شاه آباد. واقع در 20هزارگزی شمال کرند. سکنه ٔ آن 130 تن . آب آن...
ده کهنه . [ دِه ْ ک ُ ن ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان میانکوه بخش اردل شهرستان شهرکرد. واقع در 25هزارگزی جنوب اردل دارای 412 تن سکنه می ب...
ده عیدو. [ دِه ْ ] (اِخ ) دهی است از بخش میان کنگی شهرستان زابل . واقع در 4هزارگزی جنوب باختری ده دوست محمد کنار راه مالرو ده دوست محمد به ...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.