اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

ده

نویسه گردانی: DH
ده . [ دِ ه ْ ] (ماده ٔ مضارع دادن )ریشه یا ماده ٔ مضارع فعل (دهیدن = دادن ) که در ترکیب با کلمه ٔ دیگر معنی نعت فاعلی دهد. چون : آب ده . بارده . بازده . عشوه ده . فرمانده . نان ده . نان بده . روزی ده . مژده ده . رشوه ده . شیرده . میوه ده . محصول ده . زندگانی ده . یاری ده . (یادداشت مؤلف ). || (فعل امر) امر به دادن . رجوع به دادن شود. || به معنی زدن نیز آمده . چنانکه در مقام تأکید و تهدید در تکرار زدن ده و دهاده گویند. (از آنندراج ). کلمه ٔ نفرین و از پیش راندن . (از غیاث ) :
همان زخم کوپال و باران و تیر
خروش یلان و ده و داروگیر.

فردوسی .


قضا گفت گیر و قدر گفت ده
فلک گفت احسن ملک گفت زه .

فردوسی .


و رجوع به دهید شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۷۸۸ مورد، زمان جستجو: ۰.۳۳ ثانیه
ده سلطان . [ دِه ْ س ُ ] (اِخ ) دهی است از دهستان از بخش میان کنگی شهرستان زابل . واقع در 15هزارگزی شمال باختری ده دوست محمد. سکنه ٔ آن 15...
ده سلطان . [ دِه ْ س ُ ] (اِخ ) دهی است از دهستان یاطری . واقع در بخش گرمسار شهرستان دماوند در 13هزارگزی خاور گرمسار. آب آن از حبله رود تأمین ...
ده سرطوف . [ دِه ْ س َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان دشمن زیاری بخش کهکیلویه ٔ شهرستان بهبهان . واقع در 7هزارگزی شمال خاوری قلعه ٔ کلات مرکز د...
ده سرکور. [ دِه ْ س َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان دشمن زیاری بخش کهکیلویه ٔ شهرستان بهبهان . واقع در 9هزارگزی شمال باختری قلعه کلاب مرکز دهس...
ده سرگزی . [ دِه ْ س َ گ َ ] (اِخ ) دهی است از بخش میان کنگی شهرستان زابل . واقع در هفت هزارگزی باختری ده دوست محمد. سکنه ٔ آن 250 تن . آب آ...
ده مرداس . [ دِه ْ م ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان سوسن بخش ایذه ٔ شهرستان اهواز. واقع در 42هزارگزی شمال خاوری ایذه . دارای 185 تن سکنه ٔ آن...
ده مختار. [ دِه ْ م ُ ] (اِخ ) دهی است از بخش شیب آب شهرستان زابل . واقع در چهارده هزارگزی شمال سکوهه . کنار شوسه ٔ زاهدان به زابل . سکنه ...
ده مختار. [ دِه ْ م ُ ] (اِخ ) دهی است از بخش میان کنگی شهرستان زابل . واقع در یک هزارگزی جنوب خاوری ده دوست محمد نزدیک مرزافغانستان . سکن...
ده گردان . [ ] (اِخ ) دهی است از دهستان حبلرود بخش فیروز کوه شهرستان دماوند. واقع در32هزارگزی فیروزکوه . آب آن از حبلرود تأمین می شود.سکن...
ده کانان . [ دِه ْ ] (اِخ ) دهی است از دهستان ژاوه رود بخش زراب شهرستان سنندج . واقع در 32هزارگزی جنوب خاوری زراب . سکنه ٔ آن 85 تن . آب ...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.