ده
نویسه گردانی:
DH
ده . [ دِ ] (صوت ) به کسر دال و های مخفی کلمه ٔ تعجب و استفهام انکاری است : وه ! عجب ! چرا چنین کنی ؟! آیا راستی چنین است ؟؛ ده برو.ده زود باش . (یادداشت مؤلف ). رجوع به د [ دِ ] در همین لغت نامه و فرهنگ لغات عامیانه ٔ جمال زاده شود.
واژه های همانند
۷۸۸ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۵ ثانیه
ده ماهگل . [ دِه ْ گ ُ ] (اِخ ) دهی است از بخش میان کنگی شهرستان زابل . واقع در 15هزارگزی جنوب باختری ده دوست محمد. سکنه ٔ آن 100 تن . آب آ...
ده مجانی . [ دِه ْ م َ ] (اِخ ) دهی است از بخش میان کنگی شهرستان زابل . واقع در 14هزارگزی جنوب باختری ده دوست محمد. سکنه ٔ آن 100 تن . آب آ...
ده مجنون . [ دِه ْ م َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان حومه ٔ بخش مرکزی شهرستان کرمانشاهان . واقع در یک هزارگزی باختر کرمانشاه . سکنه ٔ آن 450 تن ...
ده نوخلج . [ دِه ْ ن َ خ َ ل َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان تحت جلگه ٔ بخش فدیشه ٔ شهرستان نیشابور. واقع در 18هزارگزی شمال باختری فدیشه . دارا...
ده نوخنج . [ دِه ْ ن َ خ ُ ] (اِخ ) دهی است از دهستان خنج بخش مرکزی شهرستان لار. واقع در 8هزارگزی شمال باختر لار. سکنه ٔ آن 477 تن . آب آن...
ده میلان . [ دِه ْ ] (اِخ ) دهی است از دهستان حتکن بخش زرند شهرستان کرمان . واقع در 67هزارگزی شمال خاوری زرند. سکنه ٔ آن 105 تن . آب آن ا...
ده میرزا. [ دِه ْ ] (اِخ ) دهی است از بخش راین شهرستان بم . واقع در سه هزارگزی خاور راین . سکنه ٔ آن 300 تن . آب آن از قنات تأمین می شود....
ده زیارت . [ دِه ْ رَ ](اِخ ) دهی است از دهستان سرچهان بخش بوانات و سرچهان شهرستان آباده . واقع در 82هزارگزی جنوب خاوری سوریان . سکنه ٔ آن...
ده زیرنا. [ دِه ْ ] (اِخ ) دهی است از دهستان دشمن زیاری بخش کهکیلویه ٔ شهرستان بهبهان . واقع در 8هزارگزی شمال باختری قلعه ٔ کلات مرکز دهستان...
ده زارچی . [ دِه ْ ] (اِخ ) دهی است از دهستان گیسکان بخش بافت شهرستان سیرجان . واقع در 10هزارگزی شمال بافت . سکنه ٔ آن 100 تن . آب آن از ...