اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

دهان

نویسه گردانی: DHAN
دهان . [ دَ ] (اِخ ) دهی است از بخش سراوان شهرستان سراوان بلوچستان در 18هزارگزی خاور سراوان . سکنه ٔ آن 200تن می باشد. آب آن از قنات . ساکنین از طایفه ٔ میرمراد زائی هستند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۶۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۶ ثانیه
خون به دهان آمدن . [ ب ِ دَ م َ دَ ] (مص مرکب ) کنایه از تشنگی بسیار داشتن . بسیار تشنه بودن .
سنگ در دهان انداختن . [ س َ دَ دَ اَ ت َ ] (مص مرکب ) خاموش بودن . (غیاث ). مرادف از زبان افتادن و خاموش بودن . (آنندراج ) : بنفشه پیش خطت ...
« قبلی ۱ ۲ ۳ ۴ ۵ ۶ صفحه ۷ از ۷ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.